بسم رب الشهداء و الصدیقین
✨ ياد شهدا بايد هميشه در فضاى جامعه زنده باشد.✨
مقام معظم رهبری
نام و نام خانوادگی : جواد مالکی قمی
نام پدر: حسن
تاریخ تولد:1331/01/01
محل تولد: ایران – تهران – تهران
تاریخ شهادت:1360/04/07
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 29 سال
مزار شهید: بهشت زهرا (س) گلزار شهدای هفتم تیر
زندگینامه:
جواد مالکی در سال 1331 در محله ی خانی آباد شهر تهران چشم به جهان گشود. دوران کودکی اش در میان خانواده ای متدین و مذهبی سپری شد. جواد پس از اخذ مدرک دیپلم در سال 1350، در رشته فیزیک دانشگاه تربیت معلم تحصیلاتش را ادامه داد و توانست مدرک کارشناسی فیزیک را دریافت نماید. سال 1354 بود که به خدمت نظام وظیفه رفت و با پایان این دوره در اداره آموزش و پرورش استخدام شد. جواد کارش را در یکی از دورترین روستاهای دماوند آغاز نمود. با اوج گیری انقلاب اسلامی در صف سربازان روح الله (ره) قرار گرفت، و همراه روحانیت فداکار، دکتر بهشتی و آیت الله مفتح به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت وی دو جزوه در مورد جهان بینی اسلامی و اقتصاد اسلامی به رشته تحریر درآورد. چندی بعد برای آگاه ساختن مردم نسبت به ظلم سلاطین اقدام به تأسیس کتابخانه، صندوق قرض الحسنه، کلاس تفسیر قرآن و اصول عقائد نمود. با وقوع واقعه طبس، مالکی به همراه دکتر بهشتی و یارانش به نجات مردم زلزله زده شتافت و پس از بازگشت از آن جا با دوشیزه ای پارسا ازدواج کرد. زمانی که امام خمینی (ره) به ایران اسلامی بازگشت، او نیز هم چون دیگر برادران مؤمن به عضویت حزب کمیته استقبال از امام (ره) درآمد و فعالیتش را در مدرسه رفاه منسجم ساخت، اما با تشکیل حزب جمهوری اسلامی به این نهاد پیوست. سرانجام قطرات خون جواد در روز هفتم تیرماه سال 1360 ایران را در اندوه فرو برد، مرد مبارز نستوه به همراه برادرش حبیب در 29 سالگی توسط منافقین کوردل به شهادت رسید. پیکر پاک مالکی را در بهشت زهرا (س) به خاک سپردند.
شهيد مالكي و مبارزه عليه طاغوت
جواد با ورود به دبيرستان و پس از آن دانشگاه، راه و روش مبارزه را آموخت. ورود وي به محيط دانشگاه نقطه عطف فعاليتهاي انقلابي او براي براندازي حكومت پهلوي بود. با اوجگيري جنايتهاي رژيم پهلوي، جواد خيلي زود متوجه شد كه بايد به صورت منسجم و با برنامه وارد مبارزه با طاغوت شود. بنابراين ضمن تلاش شبانهروزي در دانشگاه براي جمع كردن بچههاي مسلمان و سروسامان دادن به فعاليت آنان ضمن ايجاد انجمن اسلامي و برپايي مستمر اردوهاي فرهنگي و ورزشي نظير كوهنوردي و … با روحانيت مبارز نيز ارتباط خوبي برقرار كرد. جواد به خوبي دريافت كه بايد نوجوانان و جوانان را به سمت مبارزه بكشاند . در همين ارتباط شهيد جواد مالكي همكاري خود را با مسجد جاويد آغاز كرد و در كنار شهيد دكتر مفتح تا آخرين روزي كه اين مسجد توسط عمال پهلوي بسته شد به همكاري ادامه داد. او در جريان رو شدن افكار ماركسيستي سازمان مجاهدين خلق ،توانست جوانان سرگشته بسياري را كه پس از اين ماجرا ،متزلزل شده بودند ، با راهنماييهاي روحانيت مبارز به ويژه شهيد بهشتي به سوي حركتهاي اسلامي و انقلابي اصيل هدايت كند.
در اين مقطع بود كه به تدوين دو جزوه در مورد جهانبيني اسلامي و اقتصاد اسلامي كه محور اصلي حملات منافقين بود پرداخت و با استفاده از آن كلاسهاي بيشماري را در بيشتر مساجد و محلات تهران، براي قشر دانشجويي مسلمان برگزار كرد.
با تأسيس مسجد قبا و آغاز فعاليتهاي فرهنگي و مبارزاتي روحانيان و مبارزان متعهد اسلامي در آن، جواد نيز كه شيفته راه ولايت فقيه و حضرت امام خميني (ره) بود ، به همراه برادرش شهيد حبيبالله و چند تن از دوستانش به صف مبارزان در اين مسجد پيوست و در بيشتر برنامههاي آن مانند: تشكيل كلاسهاي عقيدتي و ايدئولوژي، ايجاد كتابخانه و تأسيس صندوق قرضالحسنه، نقش چشمگيري داشت. او هم چنين در برنامهريزي نخستين نماز عيدسعيد فطر در سال 56 به امامت شهيد دكتر مفتح در تپههاي قيطريه نقش مهمي ايفا كرد.
با اوجگيري نهضت انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني (ره) ،شهيد جواد مالكي به تلاشهاي خود از طريق برپايي هستههاي مبارزاتي متعدد زير پوشش جلسات تعليم قرآن و اصول عقايد و … كه زمينهساز يك حركت عظيم تحت نظر روحانيت بود، ادامه داد. وي در دي ماه سال 1356 ه.ش با نظر شهيد بهشتي به عضويت شوراي مخفي انقلاب در سالهاي 57- 56 درآمد.
در 25 شهريور سال 1357 و در اوج مبارزات ضد رژيم، زلزله سنگين طبس پيش آمد. پس از اين واقعه هولناك، شهيد جواد مالكي به توصيه شهيد بهشتي همراه شهيدان حسن اجارهدار ، برادرش حبيبالله مالكي و شهيد علياصغر آقازماني و برخي ديگر به ياري بازماندگان حادثه شتافت. در آنجا با يك خط انحرافي كه به نام اسلام شديدترين موضعگيريها را نسبت به روحانيت داشت، مواجه شد. اين جريان تلاش ميكرد، همه دانشجويان و روحانيون را از اردوگاه امام به محل ديگري منتقل كند. شهيد مالكي و همفكرانش، در كنار ياري رساندن به مصدومان، همه تلاش خود را براي منزوي كردن اين خط به كار بستند. آنان توانستند پس از چندي اوضاع آنجا را با تدوين يك نمودار تشكيلاتي كه وظايف همه و همچنين نحوه مديريت در آن روشن شده بود، سامان دهند. در ادامه و سپس با درخواست كمك و راهنمايي از شهيد دكتر بهشتي و عزيمت حجتالاسلام والمسلمين علياكبر ناطق نوري به طبس، توطئههاي گروه انحرافي به خوبي مشخص شد و در انزواي كامل قرار گرفت. جواد مالكي در ادامه خود را آماده مبارزه مسلحانه عليه رژيم نمود و هنگامي كه در اصفهان قرار بود يك سلسله عمليات انفجاري انجام دهند، يك بسته از ديناميتها در دست همسرش عمل كرد و او را به شدت مجروح ساخت. جواد با مديريتي كه داشت، به راحتي قبل از آنكه مزدوران رژيم سر برسند، به سرعت همسرش را به تهران منتقل كرد و با مساعدت برادران و خواهران انقلابي، او را در يكي از بيمارستانهاي تهران بستري نمود.
زندگي شهيد جواد مالكي سراسر مبارزه براي سرنگوني رژيم پهلوي و استقرار عدل و عدالت در جامعه بود و در اين راه روز به روز ايمانش راسختر و به ياري خداوند اميدوارتر ميشد.
جواد مالكي در كميته استقبال از امام راحل و سازماندهي امور مربوط به محافظت از ايشان به همراه شهيدان محمدصادق اسلامي و حسن اجارهدار نقش اساسي داشت.
شهيد مالكي پس از پيروزي انقلاب اسلامي
او پس از پيروزي انقلاب اسلامي براي تشكيل هستههاي اوليه كميتههاي انقلاب اسلامي، به همراه شهيدان اسلامي و اجارهدار ، بسيار تلاش كرد. پس از آن و با اعلام موجوديت حزب جمهوري اسلامي، او كه هميشه به دنبال انجام تكليف الهي بود، از شهيد بهشتي در خصوص عمل صالح پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، نظرخواهي كرد و ايشان از او خواستند تا به همراه دوستانش بيايند و كار سازماندهي حزب را عهدهدار شوند، او نيز با كمال ميل پذيرفت و مسئول تشكيلات استان تهران گرديد و تا آخرين لحظه حياتش در اين سنگر به مبارزه پرداخت. به سبب تلاشهاي چشمگيري كه داشت به شوراي مركزي حزب دعوت شد و سرانجام به همراه شهيد بهشتي، راه سرخ شهادت را در هفتم تير سال 1360، با سربلندي هر چه تمام طي كرد. او هم چنين با حضور در كلاسهاي درس به جوانان راه پاسداري از ارزشهاي انقلاب را آموزش ميداد.
از شهيد مالكي يك فرزند به نام آسيه به يادگار مانده است.
توجه به تربيت جوانان مبارز و متعهد ويژگي بارز شهيد
شهيد جواد مالكي به موضوع تعليم و تربيت بسيار اهميت ميداد. زماني كه رژيم پهلوي سعي داشت جوانان را با سرگرم كردن به اميال دنيوي ، از راه مبارزه و انديشه بازدارد، او به سوي جوانان ميرفت و راه و رسم مبارزه و تعليم و تربيت اسلامي را به آنان ميآموخت . او ميدانست كه چگونه شرايط را براي يافتن استعدادهاي جسماني و رواني افراد مورد تربيت و هدايت به كارگيرد و آنان را ضمن مصون نگه داشتن از انحرافات اجتماعي، به سوي سعادت رهنمون شود.
او در تربيت افراد به ويژگيهاي فردي، ذاتي و استعدادهاي آنان توجه ميكرد و با شيوههاي صحيح اخلاقي و اسلامي آنها را اداره مينمود.
شهيد مالكي با اهميت دادن به موضوع تعليم و تربيت هم چنين توانست بسياري از جوانان پاك فطرت را كه از ظلم رژيم پهلوي به ستوه آمده بودند از خطر افتادن به دام گروههاي انحرافي و التقاطي نظير ماركسيستها و تودهايها بازدارد.
ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
– اسلام محوري
– هوشياري
– تلاش براي ارتقاء بينش جوانان
– توجه به محرومان
– نظم در امور
– روحيه بلند تشكيلاتي و مبارزاتي
– حركت در مسير رهبري انقلاب
شادی ارواح پاک و طیبه و مطهر و منور امام(رحمت الله علیه) و شهداء ، و برای سلامتی وطول عمر نایب برحق امام عصر(عجل الله تعالی)، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی) صلوات ــــــــــــــــــــــ اختصاصی کانال حر زمان