نگاهی به زندگی دانش آموز شهید "بهروز بهرامی"
شهید “بهروز بهرامی” از دانش آموزان رهرو راه امام بود که سلاح قلم را بر زمین گذاشت تا بتواند از خاک کشورش دفاع کند. او پس از دلاوریهای فراوان در شانزدهم تیرماه سال ۱۳۶۵ در قلاویزان به شهادت رسید.
دوم شهریور ماه سال ۱۳۵۰ بود در جنوب تهران در محیطی مستضعف نشین در خانهای محقر بچهها بیخبر از همه چبز بودند، صبح زود بعد از نماز پدر مادر را به بیمارستان برد و در سه ساعتی که از طلوع آفتاب گذشت زن همسایه آمد و بچهها را بیدار کرد وقتی که زن همسایه جریان را بچه ها در میان گذاشت از اینکه یک نفر به جمع آنان اضافه خواهد شد با وجد و خوشحالی منتظر دیدار هم بازی جدید شدند.
دوران کودکی شهید
پدر و مادر نوزاد به مناسبت تصادف تولد او با روز ولادت تنها بانوی انسانیت و مادر ائمه هدایت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و مصادف بودن با میلاد امام خمینی بروی که آینده نزدیک آن نوزاد خواهد بود نام او را بهروز نهادند.
بهروز از همان ابتدا از سلامتی جسمانی خوبی برخوردار بود و او دوران کودکی را نه چندان مانند بقیه همسالان خود طی کرد و قبل از مدرسه با خواندن و نوشتن آشنایی نسبی یافت و در هفت سالگی با علاقه زیاد به سرنوشت کودکان دیگر نهاد و راهی مدرسه شد. بهروز از همان ابتدای مدرسه با کتابخانه مسجد و جلسات قرائت قرآن کریم آشنا شد و افکار سیاسی و اجتماعی و عرفانیاش بین سالهای ۵۶ تا ۵۸ شروع شد و شکلگیری و پرورش یافت.
اولین شبهای انقلاب را درسنگرهای محلی گذراند
به واسطه برادرانش با قیام امت آشنا و در جریانات انقلاب اسلامی قرار گرفت. اولین شبهای انقلاب را در سنگرهای محلی گذراند برای نخستین بار اسلحه را لمس کرد و سپس با وجود سن کم در تمام مراسم عمومی انقلاب مانند؛ تظاهراتها و سخنرانیها شرکت داشت.
پس از اتمام کلاس دوم ابتدایی همراه خانوادهاش به شهرستان ملارد شهریار نقل مکان کرد و دوره دبستان را در مدرسه جمهوری اسلامی با موفقیت به پایان رساند و دوره راهنمایی را نیز در همان مدرسه ادامه داد. نمراتش حتی دروس دینی مسیر نزولی یافت در صورتیکه فعالیتهای اجتماعیاش مسیر صعودی را نشان میداد.
فعالیتهای سعید در مراسم مذهبی خلاصه میشد
فعالیت در مراسم مذهبی نیمه شعبان و ماه محرم و مراسم شهدا جنگ و انقلاب فعالیت در روزنامه دیواری مدرسه و فعالیت در گروه تئاتر ورزش و بسیج و پیگیری جنگ مخصوصاً از طریق برادرانش گسترش یافت تا آنجا که از دو سال پیش مخصوصاً از تابستان همان سال اصرار دررفتن جبهه داشت اما هر بار با دلیل اینکه یکی از برادرها در جبهه میباشند قانع میشد لیکن عشق جبهه در سینهاش به آتش زیر خاکستر میماند تا این که آتش با باد صیام ماه رمضان دوباره شعله ور شد ولی این بار مانند سابق نبود آن آتش گر گرفت و تمام مجود این روزه دار را خاکستر کرد و دیگر مکلف شد و به فرمان امام جبهه رفتن بر هر مکلف واجب است.
این شهید گرانقدر در شانزدهم تیرماه سال ۱۳۶۵ در قلاویزان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در شهرستان ملارد قرار دارد.